یزدفردا: بسیار شنیده‌ایم که بخشی از کفِ معابر محدوده‌های تاریخی شهرها فرو ریخته است؛ در بسیاری از موارد این امر به واسطه فرو ریختن سازه‌ای تاریخی است که در زیر زمین رها شده و پنهان بوده است؛ نسخه هم مشخص است؛ پر کردن با ماسه و آسفالت کشیدن روی آن؛ اما این مصداقِ «ماسه‌مالی» است که باعث پوسیدن سازه‌های زیرزمینی و تخریب سریع‌تر و شدیدتر آنها شده و دوباره چند وقت دیگر فرو نشستی بدتر رخ می‌دهد و روز از نو روزی از نو.

به گزارش یزدفردا به نقل از ایسنا: محسن عباسی هرفته معمار و مرمتگر، عضو هیات علمی دانشگاه یزد و عضو دوره پنجم شورای اسلامی شهر یزد در  این رابطه می‌گوید: بسیاری از شهرهای حاشیه کویر ایران به دلایل متعدد از جمله فرار از گرما و دسترسی به آب، به زیر زمین پناه برده‌اند و مملو از فضاها و ساخته‌هایی در زیر زمین هستند که می‌توان آن را «معماری زیرزمینی» این شهرها نامید؛ معماری که به علت مداخلات کمتری که نسبت به بخش رو زمینی، در طول تاریخ در آن صورت گرفته و همینطور قرار داشتن در آغوش امن خاک، اصیل‌تر و قدیمی‌تر از بخش رو زمینی باقی مانده است.

وی با ذکر این نکته که چه بسیار بناهایی که بخش زیرِ زمین آنها، قدمت بیشتری از طبقه همکف آنها دارد، ادامه می‌دهد: از سوی دیگر، در سنت معماری این شهرها، ساختن در زیر معابر، توسعه بناها به زیر کوچه‌ها و ارتباط دادن بناها به یکدیگر از زیر معبر، معمول و مرسوم بوده است لذا بخشی از معماری زیرزمینی ارزشمندی که ذکر شد در زیر شبکه معابر قرار داشته و دارد.

این استادیار دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد خاطرنشان می‌کند: متاسفانه علی‌رغم این معماری ارزشمند در زیر کوچه‌ها، طی مداخلات غیراصولی چند دهه اخیر، طبقات همکف بسیاری از این بناهای تاریخی تخریب شده و بخشی نیز به شبکه راه‌های جدید و پارکینگ‌های عمومی تبدیل شده‌اند هر چند که بعضاً طبقه زیرزمین آنها هنوز وجود دارد و صرفاً با خاک پر و روی آن آسفالت شده است.  

وی عنوان می‌کند: این سازه‌های زیرزمینی واقع شده در زیر معابر که از قدیمی‌ترین و مهمترین بخش‌های معماری شهرهایی چون یزد محسوب می‌شود، امروزه متولی مشخصی ندارد و در بلاتکلیفی، در حال نابودی هستند. هر از گاهی هم بخشی از خیابان‌ها و کوچه‌ها و پارکینگ‌ها در محدوده تاریخی این شهرها، بر اثر فشار حرکت سواره‌ها یا نفوذ روانآب‌ها فرو می‌ریزد که در واقع تخریب طاق این زیرزمین‌ها یا نشست خاک‌هایی است که با آن، این زیرزمین‌ها پر شده‌اند.

عباسی هرفته با بیان این که متاسفانه این قصه تا نابودی کامل این بخش از معماری شهرهای تاریخی مرکز ایران ادامه دارد، پر کردن فرونشست‌های معابر بافت با ماسه از سوی شهرداری را به پنهان کردن خاکروبه‌ها در زیر فرش تشبیه می‌کند با این تفاوت که این به اصلاح خاکروبه‌ها که در واقع خرابه‌های کفِ معبر هستند، شواهد تاریخی بسیار ارزشمندی محسوب می‌شوند.

وی با گلایه  از این که چرا هیچ‌کسی این معماری ارزشمند زیر معابر را گردن نمی‌گیرد؟ می‌گوید: فارغ از بی‌توجهی عمومی به میراث فرهنگی در کشور، در این مورد به خصوص مالکین بناها، از مرمت بخش‌های زیر معبرِ بنای خود چشم‌پوشی می‌کنند چون علاوه بر این که هزینه مرمت آن‌ها، چند برابر بخش‌های فوقانی است، قوانین جاری از جمله قوانین ثبت املاک، مالکیت این بخش‌ها را برایشان به رسمیت نمی‌شناسد.

وی اضافه می‌کند: شهرداری خود را متولی روی کوچه‌ها می‌داند و از رسیدگی زیرساختِ معابر شانه خالی می‌کند؛ اساساً هم دانش و تجربه حفاظت از این زیرساخت‌ها در شهرداری وجود ندارد و احتمالاً اعتقاد، بودجه و حوصله آن هم نیست. نهایتاً میراث فرهنگی نیز به اندازه کافی درباره این بخش‌های ارزشمند و زیرزمینی، آگاهی بخشی، نظارت و اعمال قانون نمی‌کند و نتیجه آن می‌شود که «معماری زیرزمینی» شهرهایی چون یزد که اگر بیشتر از روی زمین اهمیت نداشته باشد اما به اندازه آن ارزشمند است، در حال دفن شدن و از بین رفتن برای همیشه هست؛ جایی که در معرض چشم عموم، دوربین و قلم خبرنگاران و کانون توجه کارشناسان نیست.

این متخصص حفاظت و مرمت بناها و بافت‌های تاریخی به راهکارهای اجمالی برای جلویگری از تخریب این معماری زیرزمینی نیز اشاره و تصریح می‌کند: یکی از این راهکارها، اصلاح قوانین ملکی به نحوی که این بخش‌ها را نیز در سند مالکیتِ مالکین لحاظ کنند، است تا مرمت این بخش‌ها برای مالکین به رسمیت شناخته شود و آن‌ها انگیزه مرمت بخش‌هایی از بنای خود که در زیر معبر یا فضای عمومی قرار گرفته است را داشته باشند.  

وی راهکار دیگر را این مورد ذکر می‌کند که شهرداری بپذیرد که زیرساخت معابر هم بخشی از معبر است و با دانش زیرسازی اصولی در معابر تاریخی آشنا شود که همان استحکام‌بخشی جداره‌ها و طاق‌های ضعیف شده و طاق‌زنی طاق‌های ریخته شده، با رعایت اصول فنی است که این کار اگرچه زمان و هزینه بیشتری نسبت به «ماسه‌مالی» حفره‌های فرو ریخته می‌برد اما اساسی بوده و تا سال‌ها مشکل مجدد پیش نخواهد آمد.  

وی خاطرنشان می‌کند: در مورد بخشی از این زیرزمین‌ها که متعلق به ملک مجاور است نیز می‌توانند به تعریف طرح‌های مشارکتی با مالکین همت گمارند.  

وی سومین راهکار را نیز چنین تشریح می‌کند؛ اداره کل میراث فرهنگی این بعد پنهان شهر تاریخی را نیز جزئی از شهر تاریخی بداند و در مقام زیرساخت بافت تاریخی به رسمیت شمرده و نسبت به حفاظت و حراست از آنها مجدانه پیگیر باشد.

عباسی هرفته در پایان با اشاره طرح این موضوع در نشست تخصصی تاب‌آوری بناهای تاریخی در برابر بحران‌ها که اخیراً به مناسبت روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی در کتابخانه مرکزی یزد برگزار شد، بر لزوم آگاهی‌بخشی و مطالبه‌گری رسانه‌ها، کارشناسان و متخصصین نسبت به اهمیت این لایه‌های ارزشمند شهر، ابراز امیدواری می‌کند که حفاظت و مرمت میراث معماری و شهری، نه با هدف رفعِ تکلیف و در شکلی حداقلی، تازه آن هم با طمعِ حداکثری مثل بهره‌برداری اقتصادی محض، بلکه با هدف حفظ ارزش های یک ملت به رسمیت شمرده شود.

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا